به گزارش تجارتنیوز، شروع نهمین دوره اتاق بازرگانی ایران با ترک پدرام سلطانی، نائب رئیس دوره قبل اتاق ایران شکل گرفت. دی ماه سال گذشته بود که پدرام سلطانی با انتشار یک پست متفاوت در صفحه توییترش از اتاق بازرگانی ایران خداحافظی کرد. شاید این خبر برای کسانی که از جنس بخشخصوصی بوده و هستند بسیار سخت و ناباور بود. در آن زمان عدهای از این ماجرا که به گفته نایب رئیس سابق اتاق کاملا تصمیم شخصی بوده، سوءاستفاده کردند و دست به برخی شایعات زدند. حالا از فعالیت رسمی نهمین دوره اتاق بازرگانی ایران بیش از یک ماه میگذرد، پدرام سلطانی، نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران از چهره جدید خودش و برنامههایی که در آینده برای حوزه جوانان در سر میپروراند سخن میگوید که در ادامه میخوانید:
پس از سه دوره فعالیت در نهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی به یک باره شاهد خداحافظی پدرام سلطانی بودیم. زمانی که به طور رسمی در پیام توییتریتان از عدم ثبتنام در نهمین دوره انتخابات اتاق سخن گفتید شایعات مختلفی در فضای مجازی توسط برخی گروهها منتشر شد. ماجرای خداحافظی شما از اتاق بازرگانی ایران چه بود؟ آیا واقعاگروههای فشار اصرار داشتند که خانه بخشخصوصی را ترک کنید؟
موضوع چرایی سه دوره فعالیت بنده در اتاق بازرگانی ایران بسیار طولانی است. بنده سه دوره به عنوان عضو هیات رئیسه در اتاق بازرگانی ایران فعالیت داشتهام. امروز وقتی در نخستین دورهای که وارد کارزار انتخابات اتاق بازرگانی شدم را مرور میکنم به یاد برخی شعارهای انتخاباتی میافتم. وقتی به این جمعبندی رسیدم که در نهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی ایران شرکت نکنم مداما این نکته در ذهنم مرور میشد کسانی که با ما به رقابت میپرداختند نگاه انحصارطلبانهای به ساختار اتاق بازرگانی داشتند و تکیه زدن به صندلیهای اتاق را مادامالعمر تلقی میکردند.
به خاطر دارم در آن زمان برخی از اعضای اتاق بازرگانی در محافل درباره نقدهای ما مبنی بر حضور مادامالعمر برخی از افراد در توصیهای به بنده میگفتند شما که تازه در این عرصه حضور پیدا کردهاید بعدها نیز نقدی که درباره حضور ما در اتاق داشتید به خودتان گفته خواهد شد. منظورشان از این گفته این بود که هر فردی که در عرصه انتخابات اتاق بازرگانی پیروز میشود و به اتاق راه مییابد دیگر از این فضا خارج نخواهد شد.
چند وقتی به آغاز نهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی مانده بود که برای شرکت یا عدم ثبت نام با خود چالشهای فراوانی را داشتم. در حقیقت این نقدی را که ما به گروه سنتی اتاق بازرگانی وارد میکردیم، باعث شد که برای حضورم در نهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی تجدیدنظر کنم.
سقف انتظاراتم از خودم این نبوده و نیست که هر چهار سال یک بار برای حضور در اتاق در انتخابات شرکت کنم و این اقدام به یک وظیفه و عادت تبدیل شود. بلکه اهداف دیگری داشتم.
البته زمانی که سابقه حضورم را با دیگر افراد مقایسه میکردم با خودم میگفتم که سه دوره فعالیت در جایگاه عضو هیات رئیسه اتاق مدت زیادی نمیتواند، باشد. خودم را به این راضی کردم که بتوانم نقش و عملکرد غیرمستقیمی را در اتاق بازرگانی داشته باشیم.
به عبارت دیگر آنچه که بنده را مجاب کرد تا بر این تصمیمم یعنی عدم شرکت در انتخابات اتاق بازرگانی صرف نظر نکنم آینده فضای سیاسی و اقتصادی کشور بود.
احساس کردم بعد از سه دوره فعال بودن و تلاشهای موفقی که جهت ارتقا اتاق انجام دادهام را با شرکت کردن در انتخابات نهم حیف و میل خواهم کرد؛ چرا که فعالیت در نهمین دوره اتاق بسیار سخت است و حضور در نهمین دوره میتوانست تمام اقدامات مثبتم را که در این سه دوره کسب کردم از بین ببرد.
برای عدم شرکت در انتخابات نهم، تحت فشار هیچ نهاد، شخص یا ارگانی نبودم. برخی در این فضا عنوان کردند که به پدرام سلطانی اجاره ثبت نام در نهمین دوره داده نشده است؛ در حالی که چنین گفتمانهایی هرگز صحت ندارد.
نکته دیگر که به این جملات میتوانم اضافه کنم، این است که سقف انتظاراتم از خودم این نبوده و نیست که هر چهار سال یک بار برای حضور در اتاق در انتخابات شرکت کنم و این اقدام به یک وظیفه و عادت تبدیل شود. بلکه اهداف دیگری داشتم.
به هر حال عدم حضور در انتخابات تصمیم سختی بود. این موضوع را به تعداد اندکی از دوستان نزدیکم در میان گذاشتم. میدانستم اگر قرار باشد این موضوع بر ملا شود، از سوی برخی از دوستان برای حضور مجددم تحت فشار قرار خواهم گرفت.
افرادی هم بودند که اگر متوجه تصمیم بنده میشدند بنده را از این تصمیم منصرف میکردند. از اینرو بنده هم نمیتوانستم از زیر بار این فشارها شانه خالی کنم.
زمانی که این نوع تصمیمگیریها از سوی شخصی گرفته میشود برخی شایعهپردازیها نیز در سطح جامعه پراکنده می شود، در این باره باید اعلام کنم که این تصمیم بنده برای عدم حضور در نهمین دوره اتاق بازرگانی کاملا تصمیم شخصی بوده است.
بنده برای عدم شرکت در انتخابات نهم تحت فشار هیچ نهاد، شخص یا ارگانی نبودم. برخی در این فضا عنوان کردند که به پدرام سلطانی اجاره ثبت نام در نهمین دوره داده نشده است؛ در حالی که چنین گفتمانهایی هرگز صحت ندارد. بنده روحیهای دارم که این نوع موضوعها را بر نمیتابم. چنانچه این نوع موضوعهای حاشیهای صحت داشت قطعا آن را آشکار میکردم و به چالش میکشاندم.
تنها هدفم از ترک حضور در انتخابات سپردن صندلیها به جوانان است.
پس این نوع بحثهای حاشیهای را در نهمین دوره اتاق تکذیب میکنید…
بله چنین موضوعاتی صحت ندارد. شرکت نکردن من در انتخابات اتاق تنها یک تصمیم شخصی بود. خوشبختانه با عملکرد سه دوره گذشتهام و میزان رضایت اعضا از فعالیتم، تنها هدفم از ترک حضور در انتخابات، سپردن صندلیها به جوانان است. امروز که تامل میکنم خوشبختانه از اخذ این نوع تصمیم ابراز رضایت دارم.
به آینده اقتصادی، سیاسی و … خوشبین نیستم. با وجود این نمیتوانم به دوره دهم اتاق بیاندیشم.
در آن زمان که از اتاق خداحافظی کردید عدهای گفتند هدف از ترک پدرام سلطانی از اتاق بازرگانی ورود او در دوره دهم انتخابات و تکیه زدن به صندلی ریاست است. آیا چنین تحلیلهایی درست است؟
در ابتدای صحبتهایم اشاره کردم که به آینده اقتصادی، سیاسی و … خوشبین نیستم. با وجود این نمیتوانم به دوره دهم اتاق بیاندیشم. به نظر میرسد در این فضای اقتصادی باید منتظر معجزه، تغییر و تحول فکری در بازیگران حکمرانی کشور باشیم که رسیدن به این نقطه را دور میبینم.
ایران جامعه بسیار پر چالشی است. با توجه به اینکه ۴۰ سال از پیروزی انقلاب میگذرد اما همچنان شاهد آسیبهای متعددی در حوزه اقتصاد، جامعه، فرهنگ، زنان و جوانان هستیم و این معضلات نیز با تغییر دولتها بهبود نیافته است.
در این سه دوره فعالیت چه موضوعی باعث رنجش خاطرتان شده است؟ آیا موضوعی در اتاق بازرگانی بوده که مانع توسعه فعالیتها شود؟
بله این مانعها فراوان هستند. وقتی در تهران زندگی میکنیم از صبح که برای شروع کار پایمان را از خانه بیرون میگذاریم تا شب که به منزل باز میگردیم همواره با چالشهای گوناگونی رو به رو میشویم. متاسفانه کار تشکلی و اجتماعی در ایران مسیر پر فراز و نشیبی دارد و این مسیر بسیار ناهموار و کُند است. اما این را هم میتوانم بگویم که به تازگی مسیر تشکلگرایی در ایران بهتر از گذشته شده؛ این در حالی است که در برههای از زمان با پدید آمدن چالشهای سیاسی و اقتصادی نحوه فعالیت تشکلها هم به مخاطره میافتد و اوج میگیرد. مثل شرایط کنونی که با تشدید تحریمهای غرب علیه ایران میزان چالش تشکلها نیز تشدید یافته است.
ایران جامعه بسیار پر چالشی است.ما شاهد آسیبهای متعددی در حوزه اقتصاد، جامعه، فرهنگ، زنان و جوانان هستیم و این معضلات نیز با تغییر دولتها بهبود نیافته است.
معتقدیم هر زمان در جامعه حکمرانی خوب کاهش پیدا میکند چالشهای جدید بروز مییابد و آسیبها در حوزه دیگر بیشتر میشود. شاید تلقی این است که در این حوزهها باید پیش دستی و وضعیت را کنترل کرد.
آیا چنددستگی که در مدیریت بخشهای دولتی نمایان است در بخشخصوصی هم دیده میشود؟
دو دستگی یا شاید هم چند دستگی، بله چنین وضعیتی در بدنه بخشخصوصی هم دیده میشود. البته این موضوع را بنده عادی تلقی نمیکنم. مهم این است که گروهها بتوانند در قالب خودشان یک همگرایی و یکپارچگی را ایجاد کنند. به هر حال از گروههای مختلف صداهای متفاوت هم شنیده میشود. دولتیها هم قابل قیاس با اعضای اتاق بازرگانی نیستند. زمانی که یک رئیس جمهور انتخاب میشود یکی از ویژگیهایش این است که بتواند یک دولت یکپارچه را تشکیل دهد؛ چرا که شکل دولت غالبا هرمی است و براساس نظر رئیس جمهور اعضای ارشد کابینه مشخص میشوند؛ این در حالی است که در اتاق بازرگانی، مجلس، شورای شهر و … نهادهای انتخاباتی متکثر حضور دارند یعنی گروههای مختلف برای حضور در این نهادها شرکت میکنند و صداهای مختلف نیز شنیده میشود.
در دو دوره گذشته ما شاهد بودیم که در انتخابات اتاق بازرگانی ایران و تهران یک هم صدایی ایجاد شده است. ضمن اینکه تضاد آرا در جلسات اصل جدای ناپذیر است اما در نهایت افراد نسبت به یک موضوع متفقالقول هستند و حمایت میکنند.
بعد از خروج از اتاق بازرگانی، چه رویکرد جدیدی را در سر دارید؟ آیا به فکر رونمایی از چهره جدید تشکلی خود هستید؟
هنوز خودم را به عنوان عضوی از اتاق میبینم. تلاش بر این دارم یاد گرفتههای خودم را در طول این سه دوره با دوستان جوان به اشتراک بگذارم و به افراد در زمانهایی که نیاز به تصمیمگیری دارند مشورت دهم. در حقیقت تمام هدفم این است که از عملکرد اتاق یک پایشگر و یک دیدبان منصف باشم. یعنی هر زمانی که احساس کنم این تشکل دچار برخی ضعفها شده، تذکر بدهم و تلاش کنم که امور اصلاح شود.
طبیعتا با تجربهها و شناختی که در اتاق بازرگانی داشتهام نگاه بنده در بیرون از اتاق میتواند با پختگی همراه باشد. قطعا ایرادهای اتاق را در این دوره فعلی کنکاش خواهم کرد و بابت اصلاح آن تذکرهای لازم، توصیه مشوقانه یا نقد جدی را به اعضا خواهم داد.
در دنیا نهاد مستقلی برای جوانان وجود دارد. از این رو با دوستان هم قصد کردیم که چنین اتاقی را برای حضور جوانان تشکیل دهیم.
در چند سال گذشته به دنبال تشکیل اتاق بازرگانی جوانان بودید و برخی موانع برای عدم تشکیل آن پیشرویتان به وجود میآمد اما در نهایت موفق شدید که این نهاد را راهاندازی کنید. چه شد که فکر راهاندازی اتاق بازرگانی جوانان به ذهنتان خطور کرد؟
داستان آشنایی من با اتاق بازرگانی ایران به موضوع اتاق بازرگانی جوانان باز میگردد. من در آن ایام متوجه شدم که در دنیا نهاد مستقلی برای جوانان وجود دارد. از این رو با دوستان هم قصد کردیم که چنین اتاقی را برای حضور جوانان تشکیل دهیم. البته که برای راهاندازی این اتاق با برخی مخالفتها از سوی برخی افراد مواجه شدیم.
هراس مدیران سنتی از ورود جوانان عاملی بود که باعث شد که این اتاق با محوریت جوانان با تاخیر تشکیل شود.
چرا برخی افراد سنتی برای تشکیل اتاق بازرگانی جوانان با شما مخالفت میکردند؟
به هر حال زمانی که تشکیل اتاق بازرگانی جوانان پیشنهاد شد افراد سنتی هم در اتاق بازرگانی فعالیت میکردند و هراس از ورود جوانان عاملی بود که باعث شد این اتاق با محوریت جوانان با تاخیر تشکیل شود. بعد از مدتی هم این دلیل یعنی ترس از ورود جوانان به بخشهای تشکلی را از لابهلای صحبتهای برخی دوستان پیدا کردم.
هنوز هم این دوستان قدیمی و پیشکسوت ما از حضور جوانان در بخشهای تشکلی و اجرایی ترس دارند و حتی در مجموعهها و بنگاههای خودشان نیز کمتر شاهد حضور جوانان هستید.
در حقیقت این افراد فکر میکردند که اگر پای جوانان در این عرصه باز شود، جای آنها را خواهند گرفت. در این مسیر با مقاومتهای جدی رو به رو شدیم و این مقاومت سالها طول کشید تا شکسته شد. حتی در دوره اولی که عضو هیات رئیسه اتاق ایران شدم موفق به شکست این مقاومت نشدم. در نهایت در دوره دوم این اتفاق خوب با همراهی اعضای هیات رئیسه اتاق رقم خورد. در حال حاضر هم مجوز انجمن جوانان در سراسر کشور صادر و هم اکنون هم در ۱۰ اتاق سراسر کشور انجمن جوانان نیز تاسیس شده است.
تلاش دارم که وقت اضافه خودم را به حوزه جوانان اختصاص دهم. کار با استارتآپها و جوانان و انتقال تجارب مهمترین اقدامی است که در این بازه زمانی کلید خواهم زد.
برنامه شما برای آینده چیست؟
در این شرایط پیشبینی آینده بسیار کار سختی است. نسبت به آینده ایران نگران هستم. صراحتا میگویم که این روزها امیدم به وضعیت ایران کم شده است؛ چرا که نمیدانم در برنامه میان مدت با توجه به چالشهای سیاسی و اقتصادی آیا ایران به سمت مسیر رشد و بالندگی حرکت خواهد کرد؟ آیا میتواند مسیر توام هموار با رشد شتابان داشته باشد؟
پارادایم حاکم بر کشور پارادایم درستی نیست. با این شیوه وضعیت هم قطعا نمیتوانیم به رشد اقتصادی دست یابیم. به همین جهت صحبت از آینده ایران قدری با خیالپردازی عجین شده اما آنچه در بُعد شخصی انجام خواهم داد، این است که اولا در فعالیت شخصی جبران مافات کنم و با مطالعه بیشتر به قشر جوانان برای ورود و توسعه اقدامات استارتآپی کمک کنم.
در حقیقت تلاش دارم که وقت اضافه خودم را به حوزه جوانان اختصاص دهم. کار با استارتآپها و جوانان و انتقال تجارب مهمترین اقدامی است که در این بازه زمانی کلید خواهم زد. یعنی تشکیل هسته کوچک کارآفرینی، ورود ایدهها به حوزه کسب و کارهای نوین، تغییر مدل مدیریتی از روشهای سنتی به سمت مدیریت جدید، تشکیل بنگاههای تازه و استارتآپها از جمله اقدامات نویی است که قرار است به زودی آنها را اجرا کنم.
یکی از نمرههای قبولی بنده پیروزی گروه ائتلاف برای فرداست که در دوره نهم مورد استقبال زیادی از افراد قرار گرفت.
در سه دورهای که در اتاق بازرگانی فعالیت داشتید؛ چه نمرهای را به خودتان میدهید؟
من راجع به نمرهای که قرار است به خودم ارایه دهم فکری نکردم. البته درباره کارنامه بنده در طول فعالیتم در اتاق دیگران باید نمره قابل قبولی بدهند اما آنچه که میتوانم اظهار کنم، این است که در مدت ماموریتم، تمام تلاشم را انجام دادهام. بازخوردی که از ذینفعان اتاق گرفتهام این است که آنها نمره قبولی را به اقدامات سه دوره بنده دادهاند. یکی از نمرههای قبولی بنده پیروزی گروه ائتلاف برای فرداست که در دوره نهم مورد استقبال زیادی از افراد قرار گرفت. قطعا گروه ائتلاف برای فردا در دوره هشتم اقدامات خوبی را به کرسی نشانده که در دوره نهم افراد و ذی نفعان به آن اعتماد کردهاند و با استقبال بیشتری رو به رو شده به هر حال ما هم در این کارنامه سهمی داشتهایم که از این بابت خوشحالم.
بخش دوم مصاحبه مشروح تجارتنیوز با پدرام سلطانی در روزهای آینده منتشر خواهد شد.