طی دو دهه گذشته، مردم در سراسر جهان شاهد تاثیر خدمات مربوط به فناوریهای دیجیتالی بر اقتصاد و زندگیشان بودهاند. تنها با لمس صفحه نمایش موبایل میتوان از خدمات مربوط به حملونقل و تاکسیها، خریداری فیلم و رمان، خدمات پزشکی و غیره بهره برد. ارائه چنین خدماتی همچنین شرکتهای بزرگ در زمینه خردهفروشی، خودروسازی و رسانهها را با رقبای جدیدی مواجه کرده است.
به گزارش تجارتنیوز به نقل از اکونومیست، تنها یک صنعت در طی این سالها دستخوش تغییراتی چندانی نشده است: صنعت بانکداری.
اکونومیست سرمقاله تازهترین شماره خود در چهارم می را به این مساله اختصاص داده و مینویسند: به نظر میرسد، در نهایت تکنولوژی در حال ایجاد تغییراتی در سیستم بانکداری کشورهاست.
در حال حاضر، در آسیا بیش از یک میلیارد کاربر از اپلیکیشنهای پرداخت استفاده میکنند. در غرب هم ۴۹ درصد از آمریکاییها با استفاده از موبایلهایشان امور بانکی را انجام میدهند. این تغییرات در حالی رخ میدهد که غولهای تکنولوژی هم در حال رشد هستند.
بانکها به اقتصاد کشورها گره خوردهاند و به قدری حیاتی هستند که هرگونه خطایی میتواند اقتصاد آنها را دچار بحران کند.
در ۲۵ ماه مارس، شرکت اپل با همکاری گلدمن سَکس از کارت اعتباری جدید خود به نام اپل کارت رونمایی کرد. در عین حال، فیسبوک هم قرار است خدمات پرداختی را ارائه کند که به کاربران اجازه میدهد، بلیت خود را خریداری و قبوضشان را پرداخت کنند.
اما از آنجا که بانکها، شرکتهای معمولی نیستند، ایجاد و پذیرش این تغییرات مربوط به تکنولوژی سختتر اتفاق میافتد. دلیل این پیچیدگی هم تنها داراییهای ۱۰۰ تریلیون دلاری بانکها نیست. بانکها به اقتصاد کشورها گره خوردهاند و به قدری حیاتی هستند که هرگونه خطایی میتواند اقتصاد آنها را دچار بحران کند؛ درست همانند آنچه که در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۸ رخ داد. به همین دلیل است که بانکداران و سیاستمداران بیشتر تمایل دارند در مقابل تغییرات تکنولوژیک مقاومت کنند.
به عقیده نویسنده اما این مقاومت اشتباه است چرا که کشورها میتوانند از مزایای این تغییرات بهرهمند شوند؛ این سیستمها کاربرپسند و قابل اتکا هستند، دسترسی به سیستمهای مالی از طریق آنها راحتتر است و همچنین منافع آنها نسبت به خطراتشان بیشتر است.
در حال حاضر، نظام بانکداری در برابر عصر اسمارتفونها عقبافتاده به نظر میرسد. از زمان بحران مالی تاکنون بانکهای غربی ترازامههای خود را به روشهای قدیمی اصلاح میکنند. اما به هر ترتیب، عقب بودن بهتر از هرگز نرسیدن است.
برخی مدلهای کسبوکار در حال ظهور هستند. در آسیا برنامههای پرداخت به اپلیکیشهای پیامرسان، تجارت الکترونیک و خدمات حملونقل که از سوی شرکتهایی چون علیبابا، تنسنت در چین و گرب (Grab) در جنوب شرقی آسیا افزوده شده است. این شبکهها به بانکها متصل هستند اما برای کنترل رفتار مشتریان با یکدیگر رقابت میکنند.
در آمریکا و اروپا هم بانکهای بزرگ در رقابت با یکدیگر برای ارائه محصولات دیجیتال هستند. جیپی مورگن چیس (JPMorgan Chase) تنها ظرف پنج دقیقه برای کاربران حساب سپرده افتتاح میکند.
آمار و ارقام نشان میدهد، ۱۵ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۳ ساله در بریتانیا از نئوبانکها استفاده میکنند.
اما تهدیدهایی هم در این زمینه وجود دارد. نئوبانکها نظیر شعبهها هزینهای متحمل نمیشوند؛ با این حال، شرکتهایی چون پیپَل (Paypal) که با بانکهای غربی همکاری میکنند سهم بیشتری از سودها به جیب میزنند.
تغییرات اما با سرعت بیشتری رخ میدهد. جوانترها دیگر با بانکهایی که والدینشان از آنها استفاده میکردند، سروکار ندارند. آمار و ارقام نشان میدهد، ۱۵ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۳ ساله در بریتانیا از نئوبانکها استفاده میکنند.
غولهای تکنولوژی چون اپل و آمازون که مورد اعتماد کاربران هستند، بر سرعت این تغییرات در نظام بانکداری تاثیر قابل توجهی دارند.
در سال ۲۰۰۰، هلند دارای سرانه شعب بانکی بیشتری در مقایسه با ایالات متحده آمریکا بود. در حال حاضر اما شعب بانکی این کشور به یکسوم کاهش یافته است.
چهار بانک بزرگ آمریکایی، سالانه ۲۵ میلیارد دلار برای تکمیل اپلیکیشنهای کاربردی، بهبود روند پرداخت و استخراج دادههای بیشتر در مورد مشتریانشان هزینه میکنند. همچنین، سال گذشته شرکتهای سرمایهگذاری حدود ۳۷ میلیارد دلار در این زمینه سرمایهگذاری کردند.
نویسنده بر این باور است که مزایای تغییرات تکنولوژیک در نظام بانکداری در مقایسه با عیبهای آن بیشتر است. دخالت تکنولوژی در بانکها موجب بسته شدن شعبهها، حذف شدن بروکراسی و کاهش هزینهها میشود.
گزارشها نشان میدهد اگر بانکهای جهان بتوانند هزینههای خود را به یکسوم کاهش دهند، این کاهش هزینه میتواند معادل سالانه ۸۰ دلار پسانداز برای هر فرد روی کره زمین باشد.
در سال ۲۰۰۰، هلند دارای سرانه شعب بانکی بیشتری در مقایسه با ایالات متحده آمریکا بود. در حال حاضر اما شعب بانکی این کشور به یکسوم کاهش یافته است.
به عقیده نویسنده، این روند به بهبود خدمات بد بانکها منجر میشود و کاربران تنها با استفاده از یک پیامرسان انتقال وجوه خود را انجام میدهند. همچنین در این سیستم، تخصیص سرمایه، که مهمترین فعالیت بانکهاست، بهتر انجام میشود.
از آنجا که نظامهای مالی با اقتصاد کشورها پیوند خوردهاند، هرگونه نوآوری ممکن است منجر به آشفتگی شود.
از سوی دیگر، دادههای بیشتر موجب میشود، کلاهبرداریها به سرعت قابل تشخیص باشند. هزینههای پایین و تاثیرات دموکراتیزه کردن رسانههای اجتماعی به افراد بیشتری امکان دسترسیِ بهتر به امور مالی را میدهد. به دنبال آن، شرکتها با ایدههای خوب، در مدتزمان کمتری وام دریافت میکنند که این مساله به رشد آنها کمک میکند.
با وجود چنین مزایایی نباید از ریسکها و تهدیدهای ناشی از نظام بانکداری تحت تاثیر تکنولوژی چشمپوشی کرد. از آنجا که نظامهای مالی با اقتصاد کشورها پیوند خوردهاند، هرگونه نوآوری میتواند منجر به آشفتگی شود.
به عنوان مثال، ظهور کارتهای اعتباری در سال ۱۹۵۰ تحولی در روند خرید به وجود آورد که رشد فرهنگ مصرفگرایی و به دنبال آن بدهی ناشی از خرید را به دنبال داشت.
از سوی دیگر، غلبه تکنولوژی در نظام بانکداری ممکن است موجب تمرکز قدرت شود. سناریویی که در این زمینه وجود دارد این است که به عنوان مثال تنها چند بانک با دسترسی به اطلاعات کاربران در جهت منافع خود سوءاستفاده کنند؛ اقدامی که برخی شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر انجام دادهاند.
میتوان تصور کرد که به عنوان مثال، بانک ولز فارگو (Wells Fargo) و فیسبوک در یک اقدام مشترک با دستکاری دادهها به پیشبینی رفتار مشتریان بپردازند، تا از این طرق رقبای خود را از میدان به در کنند.
پیشنهاد نویسنده برای بهره بردن از مزایای این روش و جلوگیری از چنین خطراتی، دخالت دولتها و وضع قوانین برای حفظ حریم شخصی افراد است.
واقعیت این است که سرعت رشد اقتصاد جهان و رشد بهرهوری آهسته شده است. در این میان اما انقلابی که اسمارتفونها در بخشهای مالی به راه انداختهاند، میتواند یکی از بهترین روشها برای رونق بخشیدن به اقتصاد و گسترش منافع ناشی از آن باشد.
جدیدترین مطالب این نشریه انگلیسی را میتوانید در سلسله گزارشهای اکونومیست ملاحظه کنید.